به ندای خدا برخیزید

سارا گریلیوت

من در یک خانواده دوست داشتنی بزرگ شده ام. پدر و مادر من ، جیم و رزماری ، در اینجا سمت راست نشسته اند. آنها به من آموختند که خدا را دوست داشته باشم. آنها به من آموختند که به دیگران کمک کنم. من دانش آموز خوبی بودم که بزرگ شدم ، اما دانش آموز خوبی نبودم. کلاس های پیشرفته را پشت سر گذاشت و برخی از B ها را ساخت ، در تیم قایقرانی یک ورزشکار بود اما هرگز قهرمان نشد. من از زندگی ام لذت بردم ، سرگرمی کردم. من به دانشگاه بالاتر از جاده رفتم ، دانشگاه فلوریدا شمالی.

این تقریباً بیست سال پیش بود. امروز من یک شرکت ارشد تجاری در یک شرکت Fortune 250 هستم. من از برخی از بزرگترین سرمایه گذاران مالی جهان در کنار میز نشسته ام. من MBA را از مدارس برتر تجاری استخدام کرده ام و حتی در برخی از بحث های شاید نه چندان هوشمندانه با مدیر عامل شرکت خود (که به نظر می رسد درجه فارغ التحصیل کسب و کار در دانشگاه هاروارد است) کار کرده ام ، و به نظر می رسد که آنها خوب نرفته اند. بنابراین ، من حدس می زنم شما من را رهبر می خوانید ، درست است؟ خوب چگونه این اتفاق افتاد؟ بعضی اوقات از خودم همین سؤال را می پرسم. من واقعاً مطمئن نیستم که چگونه این اتفاق افتاد. بعضی اوقات خودمان را در این شرایط پیدا می کنیم ، درست است؟

خوب ، من یک چیزی را که اتفاق افتاد به شما می گویم این است که کلام خدا را یاد گرفتم. فهمیدم که دختر خدا هستم ، کت و شلوارهای طولانی دارم ، توانایی هایی دارم؛ و چیز دیگری که آموختم این بود که نباید خودم را با افراد دیگر مقایسه کنم ، درست است؟ من فکر می کنم این یک نکته اساسی در رهبری است و اینکه چگونه به موقعیتی رسیده ام که صریح و روشن بگویم ، من تازه کار خود را شروع کردم. من کلمه را می دانستم ، می دانستم که چه چیزی توانمند هستم و فقط به نوعی شروع به انجام کاری کردم که می دانستم بهترین کار است. می دانید ، من خودم را با استاندارد Word بسنجم. در دوم قرنتیان 10 ، آیات 12-13 آمده است كه ما نباید خود را با یكدیگر مقایسه كنیم ، نباید خودمان را با گروه كوچكی كه قرار است با او مقایسه كنیم مقایسه كنیم ، بلكه باید تمام اقدامات خود را با آنچه كه كلام خدا است مقایسه كنیم. می گوید این اندازه گیری واقعی است: آنچه کلام خدا درباره ما می گوید - و این تنها چیزی است که می توانیم خودمان را با آن مقایسه کنیم.

بنابراین چگونه این به من به عنوان یک رهبر کمک می کند؟ خوب ، می دانید ، یک روز و چند سال پیش من بیدار شدم و عنوان بزرگی به خود اختصاص دادم و مثل این شدم ، "وای ، من این عنوان بزرگ را دارم ، الان چه کار می کنم؟" و شروع کردم به دنبال. در اطراف ، و من به کار شغلی پیدا کرده ام ، اینگونه نبود که من از یک چیز کوچک به چیزی بزرگ بروم ، بزرگ شدم ، اما به من این موقعیت داده شد که شاید کمی فراتر از آنچه که برایش آماده بودم و برای ما اتفاق می افتد بعضی اوقات در زندگی ، درست است؟ شما از خواب بیدار می شوید و می فهمید که شاید از شما خواسته شده است کاری انجام دهید که شاید شما کاملاً آماده نباشید. بنابراین ، حدس بزنید که چه ، من شروع به نگاه به همه دیگران کردم. و من شروع به نگاه کردن به همسالان خود کردم ، و بسیاری از افراد از من بزرگتر بودند ، بسیاری از افراد باهوش تر از من بودند ، بسیاری از افراد وجود داشتند که با اعتبار بیشتری نسبت به من و من نشسته بودند میزهایی با افرادی که بعضی اوقات احساس می کردم نباید کنار آنها نشسته باشم ، درست است؟ و بنابراین ، من کمی ترشح کردم و من متوقف شدم برخی از کارهایی را که همیشه انجام داده ام ، انجام دهم و این باعث شد که من کمی آرام باشم تا با تو صادق باشم. و بنابراین ، من توصیه هایی از مربی خود دریافت کردم ، که در همان جا نشسته است ، گریلیوت ، مربی تاد گریلیوت ، او مرا با کلمه پمپ کرد. اگر مربی خوبی داشته باشید ، مربی خوبی است. او مدام به من کلمه می گفت و کلمه را به من می گفت. من در واقع یک رئیس داشتم که به من گفت ، "می دانید ، ما واقعاً به دیدگاه شما احتیاج داریم. ما به لنزهای مالی برای شخص مالی احتیاج داریم ، به این چشم انداز تجاری با یک لنز مالی احتیاج داریم. " مجبور بود صاحب آن شود دست از مقایسه کردن خود با دیگران بردارید.

می دانید من اتفاقات جالب دیگری برایم افتاد و در همان همان مقایسه های خودم. من یک همکار داشتم و او و همیشه همیشه دقیقاً همین فکر را می کردم. ما به نمایندگی از شرکت تصمیمات بسیار بزرگی گرفتیم و من متوجه شدم که فرایندهای تصمیم گیری ما به همین صورت است ، شما می دانید که ما در مورد مردم و موقعیت ها همان قضاوت ها و نظرات را داشتیم و وقتی که با او بودم همیشه احساس می کردم واقعاً باهوش چون من مثل بله بودم ، هوشمند جو ، او فکر می کند همان کاری را که من انجام می دهم ، به همان نتیجه گیری رسیدیم ، باید درست باشد. خطرناک است ، به عنوان یک رهبر ، درست است؟ خطرناک است ، وقتی در این گروه کوچک قرار می گیرید ، کلمه را به شما هشدار می دهند ، در این گروه کوچک قرار نگیرید و شروع به مقایسه خود با یکدیگر نکنید ، زیرا حدس بزنید که چه ، ممکن است همه در کنار هم اشتباه کنید. ممکن است همه با هم اشتباه کنید. و می دانید من وقتی با گروهی بودم که همه با هم متفاوت بودند ، فهمیدم که جالب ترین و مهمترین چیزی که بیشترین تأثیرگذاری را داشتم. درد بزرگی بود ، اشتباه نکنید. روزی با خودم می گفتم ، "خدایا ، اگر این همه رهبران دیگر نباشند ، می توانستم خیلی کارهای بیشتری انجام دهم." شما می دانید همه این رهبران که با آنها هستم ، آنها ما را کند می کنند. اما این در واقع درست نیست ، آنچه که واقعاً صادق است ، و وقتی واقعاً سرگرم کننده است ، وقتی واقعاً کارهای خوبی انجام می دهیم این است که وقتی همه ما متفاوت هستیم و همه با هم کار می کنیم و همه نظر خود را می دهیم.

و وظیفه و وظیفه من این است که ، ما تلاش می کنیم در برابر رقبای خود به خوبی عمل کنیم ، درست است؟ ما در حال تلاش برای ارائه یک محصول عالی به مشتریان خود هستیم ، در تلاش هستیم تا با موفقیت به مردم کمک کنیم تا زندگی خوبی در شرکت ما داشته باشند ، درست است؟ بنابراین ، این تلاش های شایسته ای است ، اما به این فکر کنید که لنزهای روح القدس چه کاری انجام می دهند ، درست است؟ برای همه شما او به من گفت از دریچه مالی نگاه کن ، خوب از دریچه روح مقدس نگاه کن. یا اگر با عده زیادی از افراد روحانی مقدس هستید ، لنز دیگری دارید ، درست است ، شما به چیزی متفاوت از بقیه نگاه می کنید. و حدس بزنید ، رقابت زندگی که خدا شما را به آن فراخوانده است بسیار بزرگتر از شرکت من ، ADP است. ما یک شرکت حقوق و دستمزد هستیم ، احتمالاً از هر میز اینجا مثل یک نفر پرداخت می کنیم. تلاش شایسته ای ، اما این رقابت زندگی نیست ، چیزی نیست که خدا ما را به آن دعوت کرده است. بنابراین بعنوان یک رهبر ، وظیفه شما این است که وقتی در آن موقعیت قرار می گیرید ، قیام کنید ، آنچه را که شما را فرا خوانده اند انجام دهد ، نترسید ، به دیگران نگاه نکنید و فکر نکنید ، "وای ، آن شخص خیلی بزرگتر از من ، آن شخص تجربه خیلی بیشتری دارد. شاید باید دهانم را بسته نگه دارم. " دهان خود را بسته نگه ندارید. رهبر باشید و بلند صحبت کنید و همان کاری را که خدا شما را به آن دعوت کرده انجام دهید زیرا او به تک تک ما احتیاج دارد.

دسته بندی ها:

سارا گریلیوت

این محتوا توسط یکی از همکاران ارزشمند ما تهیه شده است. ما از مطالبی که ارائه کرده اند تشکر می کنیم ، زیرا "ما با همه مقدسین" درک می کنیم (افسسیان 3: 18).

برای دریافت هشدارهای محتوای جدید و موارد دیگر از OIKEOS ثبت نام کنید!

به روزرسانی آموزنده و الهام بخش از شبکه مسیحی OIKEOS
~ ضرب المثل 25:25: همانطور که آبهای سرد به روح تشنه است ، خبر خوب از یک کشور دور است.

با ارسال این فرم ، شما موافقت می کنید که از OIKEOS Christian Network، Inc. ، 845 E. New Haven Avenue ، ملبورن FL 32901 ، ایالات متحده ایمیل دریافت کنید. https://oikeos.org/. با استفاده از پیوند SafeUnsubscribe @ که در پایین هر ایمیل وجود دارد ، می توانید رضایت خود را برای دریافت ایمیل در هر زمان لغو کنید. سرویس نامه های الکترونیکی توسط Constant Contact ارائه می شود.

چیزی اشتباه رفت لطفا مطالب خود را بررسی کنید و دوباره امتحان کنید

مشاهده سایر توصیفات

به بحث بپیوندید

پاسخ

آدرس ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *